Skip to Content


الگوی اسلامی ایرانی توسعه


به گزارش خبرنگار میبدخبر: درآمد از زمان طرح بحث الگوی اسلامی ایرانی توسعه در کشور مدت زیادی نمی ­گذرد؛ در نتیجه هنوز ادبیات زیادی در مورد آن ایجاد نشده است. اما انتظار می­رود با طرح گسترده موضوع به ویژه در پی برگزاری نخستین نشست اندیشه ­های راهبردی، اندیشمندان و صاحب­نظران در رشته­ های علمی مختلف، مساعی زیادی را برای تولید دانش در این زمینه بکار بندند. آن چه در پی می آید مباحثی است پیرامون این موضوع که در مصاحبه با مهدی حجازی مهریزی کارشناس ارشد امور اجتماعی و معاون حمایت و سلامت خانواده کمیته امداد امام خمینی (ره) استان یزد ارایه شده است. -  تعریف شما از الگو چیست؟ با تشکراز جناب عالی. پیش از شروع بحث باید به نکته ­ای اشاره شود و آن اینکه در حوزه علوم انسانی، در تعریف یک مفهوم یا در مورد این اصطلاح که سازه گفته می­شود؛ ویژگی ­های متنوع و گوناگونی را می ­توان برشمرد. بر اساس انتخاب یک یا تعدادی از این ویژگی­ ها در تعریف هم، گرایش فکری و جهت ­گیری نظری    فرد معین می­ گردد. برای تعریف الگو هم، ­همین شرایط حاکم است. تا بحال تعاریف گوناگونی از این سازه یعنی الگو شده است. الگو در لغت به معنای سرمشق، مقتدی و اسوه معنا شده و در اصطلاح جامعه شناسی عبارت از بیان یک یا چند واقعیت به هم مرتبط توسط نمادهای مختلف نوشتاری، ترسیمی یا فیزیکی. در تعریف دیگر الگو به عنوان مجموعه­ای از قضایا تعریف می ­گردد که با نظم منطقی خاص در کنار یکدیگر قرار می­ گیرند. و با برخورداری از سازگاری درونی و ارتباطات علی و معلولی یا تقدم و تأخر علی، نظام معنایی ویژه­ای را ارایه می­نماید. این تعریف بطور نسبی کاملترین تعریفی است که تا به حال ارایه شده است.   -  برداشت و دیدگاه شما از توسعه چیست؟ باید گفت اجماعی درمورد مفهوم توسعه حتی در بین نظریه ­پردازان توسعه در کشورهای اروپایی و آمریکایی وجود ندارد. دلیلش هم این است که در طی کمتر از یک قرن از پیدایش نظریه ­های توسعه، این نظریه ­ها تطور شگرفی یافته ­اند. عده ­ای از مفهوم توسعه، رشد و توسعه اقتصادی را معنا می­کنند که خود این مفهوم و ادبیات مربوط به آن پنج دوره نسبتاً متمایز را تجربه کرده است: *   در ابتدا توسعه با رشد اقتصادی مترادف گردید. نظریات رشد مراحل روستو، طرح مارشال، مدل رشد هارولد- دومار از جمله نظریات مربوط به این مرحله بودند. * در مرحله دوم ساختارگرایانی مانند پل باران رعایت ملاحظات اجتماعی را از ضروریات توسعه قلمداد کردند و توسعه را همراهی رشد و تغییرات اجتماعی معنا کردند. *   در مرحله سوم تغییرات اجتماعی بر پیشرفت­های صرفاً اقتصادی غلبه کرد و فرآیند توسعه را منوط به کاهش نابرابری، فقر و بیکاری تلقی کردند. * در مرحله چهارم، توجه به انسان به عنوان محور و بهره ­بردار اصلی توسعه در کانون توجه اقتصاددانان توسعه قرار گرفت. نظریات محبوب الحق پاکستانی و  آمارتیانسن در این مرحله مطرح شد. * در آخرین مرحله هم که در اواخر قرن بیستم و در حمایت از محیط زیست مطرح شد، مفهوم توسعه پایدار به وجود آمد با این تعریف که توسعه پایدار به توسعه­ای اطلاق می­شود که نسل­ های آتی حداقل به اندازه نسل فعلی از امکانات زندگی بهره­مند باشند. در بیان عده­ای دیگر از نظریه­ پردازان، توسعه عبارت است از پیشرفت همراه با تغییرات مثبت اجتماعی مانند نظم­ پذیری، مشارکت­ پذیری، انضباط اجتماعی، خردگرایی و... از نگاه عده­ای دیگر، مفهوم توسعه با توسعه انسانی به معنای فرآیندگسترش انتخاب­ های مردم همراه گشته است. در مکتب اسلام و معارف اسلامی مرتبط با آن توسعه به تنهایی به کار نمی­ رود؛ بلکه همواره با یک ظرف مکانی، انسانی همراه است مانند جامعه توسعه یافته یا انسان توسعه یافته و در تعریف جامعه توسعه یافته به جامعه ­ای آزاد از فقرو بی عدالتی و بسترساز تحقق قابلیت­ های فطری(فطرت الله) انسان اشاره می­گردد. -  ضرورت توجه به الگوی بومی توسعه در چیست؟ در مجموع نظریات توسعه به عنوان بسترتولید الگو و مدل توسعه مبتنی بر سه اصل می­باشند. *  جهان­ بینی *  نوع نگاه به انسان * هدف از خلقت انسان قطعاً به دلیل اینکه مکاتب فکری مختلف در این سه مقوله با یکدیگر اختلاف نظر دارند؛ هرکدام از آن­ها به نظریات توسعه و در نتیجه الگوهای توسعه متفاوت منجر می­شوند. هسته مرکزی الگوی بومی توسعه در کشور ما توحیداست که هرفرض دیگری، عنصر یا عامل قابل طرح در این مدل بایستی سازگاری یا عدم سازگاری اش با عنصر معرفت دینی تحلیل شود. هرچند سوای از این جهان­بینی شرایط خاص کشور را(ابعاد اجتماعی، سیاسی و اقتصادی و فرهنگی) نیز به عنوان گزینه­های فوق العاده تأثیرگذار در تدوین یک الگوی بومی توسعه و تأثیرپذیر پس از تدوین  را نبایستی از نظر دور داشت. در الگوی توسعه مبتنی بر جهان­ بینی اسلامی، مهیا کردن یک زندگی عزت­مندانه مورد تأکید است ولی هدف و غایت انسان خودسازی و رستگاری او در موعد بازگشت به سوی خداوند می­ باشد. از دیگر سو شرایط اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ایران امروز با تمامی کشورهای پیش گفته متفاوت است که از جمله مولفه­های این تفاوت­ها می ­توان به شرایط اقلیمی، رشد و ساختار جمعیت، دسترسی به منابع طبیعی، موقعیت منطقه­ای و جهانی، دسترسی به سرمایه ­های فیزیکی، طبیعی، انسانی و اجتماعی اشاره کرد. دارابودن چهارفصل آب و هوایی به طور همزمان در کشور، دارابودن دومین دخایر گاز جهان، 20 برابر شدن جمعیت دانشجویی کشور در سا ل 1391 در مقایسه با سال 1357، قرار گرفتن بر تنگه هرمز که گذرگاه بخش عمده­ای از انرژی جهان است، تفاوت بنیادین نظام سیاسی کشور  با تمامی بلوک های سیاسی دنیا و به خصوص غرب، دارابودن مؤلفه­های فرهنگی متفاوت تر از سایر کشورها نظیر سخت­ کوشی، فرهنگ کار جمعی و تعلق سازمانی و مهمتر از همه دارابودن قانون اساسی نسبتاً جامع به طور تردیدناپذیری ترسیم الگوی توسعه خاص کشور را ضروری می­نماید. -  به نظر شما محور الگوی توسعه اسلامی ایرانی چیست و این محور چه کارکردهایی می­بایست داشته باشد؟ می­توان گفت که محور توسعه والگوی توسعه اسلامی ایران عدالت است. این سازه در قرآن  همه اش توحید،رکن معاد،هدف تشریع نبوت، فلسفه زعامت و امامت، معیار کمال فردی و مقیاس سلامت اجتماع است. عدالت کارکردهای زیر را در جامعه ایفا می­کند: *    تقویت انگیزه افراد به کار و تلاش بیشتر *     کاهش فقر از آن رو که تلاش و کوشش را افزایش داده و منابع و درآمدها را عادلانه توزیع می­نماید. *     افزایش بهره­وری و علی القاعده رشد اقتصادی *     افزایش سرمایه اجتماعی و در نتیجه یکپارچگی جامعه *   حفظ محیط زیست *     تقویت ارزش­های دینی *     تأمین سلامت روانی فرد و جامعه از آن رو که تبعیض و ظلم در جامعه احساس نمی­شود. -  اگر قرار باشد برای الگوی توسعه اسلامی ایرانی یک مدل ترسیم شود؛ عناصر  تشکیل­دهنده این مدل یا الگو چه هستند؟ اگراجازه بدهید ما الگوی توسعه اسلامی ایرانی پیشرفت­ را بر 2 بخش اساسی مبتنی سازیم: اول اصول پایه­ای الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت و دوم عناصر کلیدی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت اصول پایه­ای الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت با توجه به اسناد فرادستی نظام  می­ باید مبتنی برموارد زیر باشد. *   دین محوری حاکمیت *     کرامت انسانی *    امنیت *    عدالت که گفته شد محور اصلی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت است. *     آزادی *    رفاه *     و در نهایت معنویت عناصرکلیدی که در تدوین الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت باز هم با توجه با اسناد فرادستی نظام بکار می ­رود عبارتند از: *     علم محوری *     مردم سالاری دینی *   سرمایه(مادی، انسانی، اجتماعی و مذهبی) ï     وحدت ï     هویت اسلامی ایرانی ï     تعامل سازنده بین المللی ï     و آخری هم اقتدار همه جانبه -  چه موانعی در راه تحقق الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت ممکن است وجود داشته باشد؟ به نظر می­رسد برای عبور از وضعیت فعلی، باید به تنگناهایی که کشور در عرصه­های مختلف با آن مواجه است، توجه کرد. این موارد به صورت خلاصه در بردارنده موارد زیر است: *  موانع نگرش و مدیریتی مانند عدم درک صحیح از فرآیند توسعه، نگاه سخت­افزارانه به توسعه، عدم توجه به الزامات اعتقادی و جغرافیایی توسعه، عدم توجه کافی به اهمیت سرمایه انسانی و اجتماعی برای پیشبرد اهداف توسعه *   موانع سیاسی مانند غلبه سیاست بر تمامی شئون جامعه، عدم توجه به ضرورت آرامش سیاسی و اجتماعی به عنوان بستر     فعالیت­های توسعه­ای، عدم توجه کافی به ضرورت مشارکت مردم در فرآیند توسعه *     موانع نهادی مانند عدم بهره­مندی  جامعه از نهادهای مشوق فعالیت­های اقتصادی -  به نظر شما چه الزاماتی در تدوین الگوی توسعه اسلامی ایرانی می­بایست در نظر قرار گیرد؟ چون الگوی توسعه کشور  برابتنای نظر یه توسعه که خودمنتج از دیدگاه اسلام در مورد مسابل اصلی جهان است و از طرفی بایستی قابلیت اجرا در ظرف مکانی کشور را داشته باشد؛ ضروری است الزامات زیر در تدوین الگوی یادشده لحاظ گردد. *   الزامات دینی *    الزامات اسناد فرادست مانند قانون اساسی، سیاست کلی نظام و ... *   الزامات اجتماعی مانند تقویت مناسبات اجتماعی، روابط خانوادگی، نهادهای اجتماعی ایرانی  اسلامی *     الزامات فرهنگی مانند تعیین و ارتقاء جایگاه باورها، آداب و سنن اسلامی ایرانی *     الزامات سیاسی مانند ارتباط ارگانیک الگوی توسعه اقتصادی با نظام سیاسی، مشارکت مردم در فعالیت­ها و... *   الزامات علمی مانند طراحی نظام خلق و انتشار دانش، نوآوری و به کارگیری آن در عرصه­ فعالیت­های اقتصادی *  الزامات اقتصادی مانند طراحی نظام انگیزشی فعالیت­های اقتصادی از طریق تسهیل فعالیت­ها و تشویق کارآفرینی *    الزامات نهادی مانند طراحی نهادهای تسهیل کننده فعالیت­های  اقتصادی مانند نهاد دولت *     عدالت محوربودن *    الزامات جغرافیایی یعنی مجموعه توانایی­های کشور -        از اینکه وقتتان را در اختیار بنده گذاشتید؛ صمیمانه سپاسگزارم من هم از جناب عالی بواسطه وقت گذاری برای تبیین یکی از مهمترین الزامات توسعه کشور تشکرمی کنم و آرزوی توفیق روزافزون برای شما دارم. مصاحبه: رامین شیروانی/ دانشجوی کارشناسی روابط عمومی الکترونیک مرکز خبر میبد

به گزارش خبرنگار میبدخبر:

درآمد

از زمان طرح بحث الگوی اسلامی ایرانی توسعه در کشور مدت زیادی نمی ­گذرد؛ در نتیجه هنوز ادبیات زیادی در مورد آن ایجاد نشده است. اما انتظار می­رود با طرح گسترده موضوع به ویژه در پی برگزاری نخستین نشست اندیشه ­های راهبردی، اندیشمندان و صاحب­نظران در رشته­ های علمی مختلف، مساعی زیادی را برای تولید دانش در این زمینه بکار بندند. آن چه در پی می آید مباحثی است پیرامون این موضوع که در مصاحبه با مهدی حجازی مهریزی کارشناس ارشد امور اجتماعی و معاون حمایت و سلامت خانواده کمیته امداد امام خمینی (ره) استان یزد ارایه شده است.

-  تعریف شما از الگو چیست؟

با تشکراز جناب عالی. پیش از شروع بحث باید به نکته ­ای اشاره شود و آن اینکه در حوزه علوم انسانی، در تعریف یک مفهوم یا در مورد این اصطلاح که سازه گفته می­شود؛ ویژگی ­های متنوع و گوناگونی را می ­توان برشمرد. بر اساس انتخاب یک یا تعدادی از این ویژگی­ ها در تعریف هم، گرایش فکری و جهت ­گیری نظری    فرد معین می­ گردد. برای تعریف الگو هم، ­همین شرایط حاکم است. تا بحال تعاریف گوناگونی از این سازه یعنی الگو شده است.

الگو در لغت به معنای سرمشق، مقتدی و اسوه معنا شده و در اصطلاح جامعه شناسی عبارت از بیان یک یا چند واقعیت به هم مرتبط توسط نمادهای مختلف نوشتاری، ترسیمی یا فیزیکی. در تعریف دیگر الگو به عنوان مجموعه­ای از قضایا تعریف می ­گردد که با نظم منطقی خاص در کنار یکدیگر قرار می­ گیرند. و با برخورداری از سازگاری درونی و ارتباطات علی و معلولی یا تقدم و تأخر علی، نظام معنایی ویژه­ای را ارایه می­نماید. این تعریف بطور نسبی کاملترین تعریفی است که تا به حال ارایه شده است.

IMG_4528

 -  برداشت و دیدگاه شما از توسعه چیست؟

باید گفت اجماعی درمورد مفهوم توسعه حتی در بین نظریه ­پردازان توسعه در کشورهای اروپایی و آمریکایی وجود ندارد. دلیلش هم این است که در طی کمتر از یک قرن از پیدایش نظریه ­های توسعه، این نظریه ­ها تطور شگرفی یافته ­اند. عده ­ای از مفهوم توسعه، رشد و توسعه اقتصادی را معنا می­کنند که خود این مفهوم و ادبیات مربوط به آن پنج دوره نسبتاً متمایز را تجربه کرده است:

*   در ابتدا توسعه با رشد اقتصادی مترادف گردید. نظریات رشد مراحل روستو، طرح مارشال، مدل رشد هارولد- دومار از جمله نظریات مربوط به این مرحله بودند.

* در مرحله دوم ساختارگرایانی مانند پل باران رعایت ملاحظات اجتماعی را از ضروریات توسعه قلمداد کردند و توسعه را همراهی رشد و تغییرات اجتماعی معنا کردند.

*   در مرحله سوم تغییرات اجتماعی بر پیشرفت­های صرفاً اقتصادی غلبه کرد و فرآیند توسعه را منوط به کاهش نابرابری، فقر و بیکاری تلقی کردند.

* در مرحله چهارم، توجه به انسان به عنوان محور و بهره ­بردار اصلی توسعه در کانون توجه اقتصاددانان توسعه قرار گرفت. نظریات محبوب الحق پاکستانی و  آمارتیانسن در این مرحله مطرح شد.

* در آخرین مرحله هم که در اواخر قرن بیستم و در حمایت از محیط زیست مطرح شد، مفهوم توسعه پایدار به وجود آمد با این تعریف که توسعه پایدار به توسعه­ای اطلاق می­شود که نسل­ های آتی حداقل به اندازه نسل فعلی از امکانات زندگی بهره­مند باشند.

در بیان عده­ای دیگر از نظریه­ پردازان، توسعه عبارت است از پیشرفت همراه با تغییرات مثبت اجتماعی مانند نظم­ پذیری، مشارکت­ پذیری، انضباط اجتماعی، خردگرایی و...

از نگاه عده­ای دیگر، مفهوم توسعه با توسعه انسانی به معنای فرآیندگسترش انتخاب­ های مردم همراه گشته است.

در مکتب اسلام و معارف اسلامی مرتبط با آن توسعه به تنهایی به کار نمی­ رود؛ بلکه همواره با یک ظرف مکانی، انسانی همراه است مانند جامعه توسعه یافته یا انسان توسعه یافته و در تعریف جامعه توسعه یافته به جامعه ­ای آزاد از فقرو بی عدالتی و بسترساز تحقق قابلیت­ های فطری(فطرت الله) انسان اشاره می­گردد.

-  ضرورت توجه به الگوی بومی توسعه در چیست؟

در مجموع نظریات توسعه به عنوان بسترتولید الگو و مدل توسعه مبتنی بر سه اصل می­باشند.

*  جهان­ بینی

*  نوع نگاه به انسان

* هدف از خلقت انسان

قطعاً به دلیل اینکه مکاتب فکری مختلف در این سه مقوله با یکدیگر اختلاف نظر دارند؛ هرکدام از آن­ها به نظریات توسعه و در نتیجه الگوهای توسعه متفاوت منجر می­شوند.

هسته مرکزی الگوی بومی توسعه در کشور ما توحیداست که هرفرض دیگری، عنصر یا عامل قابل طرح در این مدل بایستی سازگاری یا عدم سازگاری اش با عنصر معرفت دینی تحلیل شود. هرچند سوای از این جهان­بینی شرایط خاص کشور را(ابعاد اجتماعی، سیاسی و اقتصادی و فرهنگی) نیز به عنوان گزینه­های فوق العاده تأثیرگذار در تدوین یک الگوی بومی توسعه و تأثیرپذیر پس از تدوین  را نبایستی از نظر دور داشت.

در الگوی توسعه مبتنی بر جهان­ بینی اسلامی، مهیا کردن یک زندگی عزت­مندانه مورد تأکید است ولی هدف و غایت انسان خودسازی و رستگاری او در موعد بازگشت به سوی خداوند می­ باشد. از دیگر سو شرایط اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ایران امروز با تمامی کشورهای پیش گفته متفاوت است که از جمله مولفه­های این تفاوت­ها می ­توان به شرایط اقلیمی، رشد و ساختار جمعیت، دسترسی به منابع طبیعی، موقعیت منطقه­ای و جهانی، دسترسی به سرمایه ­های فیزیکی، طبیعی، انسانی و اجتماعی اشاره کرد. دارابودن چهارفصل آب و هوایی به طور همزمان در کشور، دارابودن دومین دخایر گاز جهان، 20 برابر شدن جمعیت دانشجویی کشور در سا ل 1391 در مقایسه با سال 1357، قرار گرفتن بر تنگه هرمز که گذرگاه بخش عمده­ای از انرژی جهان است، تفاوت بنیادین نظام سیاسی کشور  با تمامی بلوک های سیاسی دنیا و به خصوص غرب، دارابودن مؤلفه­های فرهنگی متفاوت تر از سایر کشورها نظیر سخت­ کوشی، فرهنگ کار جمعی و تعلق سازمانی و مهمتر از همه دارابودن قانون اساسی نسبتاً جامع به طور تردیدناپذیری ترسیم الگوی توسعه خاص کشور را ضروری می­نماید.

-  به نظر شما محور الگوی توسعه اسلامی ایرانی چیست و این محور چه کارکردهایی می­بایست داشته باشد؟

می­توان گفت که محور توسعه والگوی توسعه اسلامی ایران عدالت است. این سازه در قرآن  همه اش توحید،رکن معاد،هدف تشریع نبوت، فلسفه زعامت و امامت، معیار کمال فردی و مقیاس سلامت اجتماع است. عدالت کارکردهای زیر را در جامعه ایفا می­کند:

*    تقویت انگیزه افراد به کار و تلاش بیشتر

*     کاهش فقر از آن رو که تلاش و کوشش را افزایش داده و منابع و درآمدها را عادلانه توزیع می­نماید.

*     افزایش بهره­وری و علی القاعده رشد اقتصادی

*     افزایش سرمایه اجتماعی و در نتیجه یکپارچگی جامعه

*   حفظ محیط زیست

*     تقویت ارزش­های دینی

*     تأمین سلامت روانی فرد و جامعه از آن رو که تبعیض و ظلم در جامعه احساس نمی­شود.

-  اگر قرار باشد برای الگوی توسعه اسلامی ایرانی یک مدل ترسیم شود؛ عناصر  تشکیل­دهنده این مدل یا الگو چه هستند؟

اگراجازه بدهید ما الگوی توسعه اسلامی ایرانی پیشرفت­ را بر 2 بخش اساسی مبتنی سازیم:

اول اصول پایه­ای الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت و دوم عناصر کلیدی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت

اصول پایه­ای الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت با توجه به اسناد فرادستی نظام  می­ باید مبتنی برموارد زیر باشد.

*   دین محوری حاکمیت

*     کرامت انسانی

*    امنیت

*    عدالت که گفته شد محور اصلی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت است.

*     آزادی

*    رفاه

*     و در نهایت معنویت

عناصرکلیدی که در تدوین الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت باز هم با توجه با اسناد فرادستی نظام بکار می ­رود عبارتند از:

*     علم محوری

*     مردم سالاری دینی

*   سرمایه(مادی، انسانی، اجتماعی و مذهبی)

ï     وحدت

ï     هویت اسلامی ایرانی

ï     تعامل سازنده بین المللی

ï     و آخری هم اقتدار همه جانبه

-  چه موانعی در راه تحقق الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت ممکن است وجود داشته باشد؟

به نظر می­رسد برای عبور از وضعیت فعلی، باید به تنگناهایی که کشور در عرصه­های مختلف با آن مواجه است، توجه کرد. این موارد به صورت خلاصه در بردارنده موارد زیر است:

*  موانع نگرش و مدیریتی مانند عدم درک صحیح از فرآیند توسعه، نگاه سخت­افزارانه به توسعه، عدم توجه به الزامات اعتقادی و جغرافیایی توسعه، عدم توجه کافی به اهمیت سرمایه انسانی و اجتماعی برای پیشبرد اهداف توسعه

*   موانع سیاسی مانند غلبه سیاست بر تمامی شئون جامعه، عدم توجه به ضرورت آرامش سیاسی و اجتماعی به عنوان بستر     فعالیت­های توسعه­ای، عدم توجه کافی به ضرورت مشارکت مردم در فرآیند توسعه

*     موانع نهادی مانند عدم بهره­مندی  جامعه از نهادهای مشوق فعالیت­های اقتصادی

به نظر شما چه الزاماتی در تدوین الگوی توسعه اسلامی ایرانی می­بایست در نظر قرار گیرد؟

چون الگوی توسعه کشور  برابتنای نظر یه توسعه که خودمنتج از دیدگاه اسلام در مورد مسابل اصلی جهان است و از طرفی بایستی قابلیت اجرا در ظرف مکانی کشور را داشته باشد؛ ضروری است الزامات زیر در تدوین الگوی یادشده لحاظ گردد.

*   الزامات دینی

*    الزامات اسناد فرادست مانند قانون اساسی، سیاست کلی نظام و ...

*   الزامات اجتماعی مانند تقویت مناسبات اجتماعی، روابط خانوادگی، نهادهای اجتماعی ایرانی  اسلامی

*     الزامات فرهنگی مانند تعیین و ارتقاء جایگاه باورها، آداب و سنن اسلامی ایرانی

*     الزامات سیاسی مانند ارتباط ارگانیک الگوی توسعه اقتصادی با نظام سیاسی، مشارکت مردم در فعالیت­ها و...

*   الزامات علمی مانند طراحی نظام خلق و انتشار دانش، نوآوری و به کارگیری آن در عرصه­ فعالیت­های اقتصادی

*  الزامات اقتصادی مانند طراحی نظام انگیزشی فعالیت­های اقتصادی از طریق تسهیل فعالیت­ها و تشویق کارآفرینی

*    الزامات نهادی مانند طراحی نهادهای تسهیل کننده فعالیت­های  اقتصادی مانند نهاد دولت

*     عدالت محوربودن

*    الزامات جغرافیایی یعنی مجموعه توانایی­های کشور

-        از اینکه وقتتان را در اختیار بنده گذاشتید؛ صمیمانه سپاسگزارم

من هم از جناب عالی بواسطه وقت گذاری برای تبیین یکی از مهمترین الزامات توسعه کشور تشکرمی کنم و آرزوی توفیق روزافزون برای شما دارم.

مصاحبه: رامین شیروانی/ دانشجوی کارشناسی روابط عمومی الکترونیک مرکز خبر میبد




رای شما
میانگین (0 آرا)
The average rating is 0.0 stars out of 5.