Skip to Content

گفتگو با زهرا خالومحمدی رتبه 83 علوم انسانی در کنکور سراسریs

با توجه به فرمایشات رهبری که علوم انسانی باید اسلامی باشد این رشته را انتخاب کردم/فضای خیلی خوبی در مدرسه مان حاکم بود/هر کاری با آرامش انجام شود خیلی راحت می توان از آن نتیجه گرفت


مادرم کنارم بود. رتبه را به ایشان نگفتم. اول سجده شکر به جای آوردم و آن را با خدای خودم در میان گذاشتم و سپس به مادرم گفتم.

در گفتگو با کنکوری های 93 ، نوبتی هم که باشد نوبت بچه های انسانی است. مدرسه خدیجه کبری که یک مدرسه روزانه دولتی و عادی است با داشتن مدیری پرتلاش سال گذشته به قول ما خبرنگاران حادثه ساز شد و با تقدیم 17 رتبه زیر هزار به رشته علوم انسانی در کنکور 92 کولاک کرد. امسال نیز دانش آموزان این مدرسه با کسب 8 رتبه زیر هزار در رشته علوم انسانی همچون نگینی در میبد می درخشند.

در کنار خیابان پر از دود و سر و صدا در یک کوچه بن بست در قلب و مرکز شهر خانه آقای خالو محمدی قرار دارد. خانه ای مانند خانه های قدیمی و با نقشه ای قدیمی اما پر از صفا و صمیمیت و مهربانی. از حیاط منزل که پر از درختان انار است عبور کردیم و به ایوان یا همان صفه رسیدیم. سپس راهی اتاق ساده و بی آلایش گفتگو شدیم. هدفمان گفتگو با رتبه 83 علوم انسانی است یعنی خانم زهرا خالومحمدی.

زهرا خانم بقدری شیوا، روان و دلنشین صحبت می کنند که از گفتگو با این نخبه میبدی لذت می بری و دوست داری سوالات را آنقدر کش دهی که چند ساعتی را در کنار این خانواده مهربان میبدی بنشینی و از اینکه شهرت دارای چنین نخبگانی است به خود ببالی. گفتگوی ما با وی را بخوانید:

در چه مدارسی تحصیل کردید؟

سال اول تا سوم را در دبیرستان دخترانه معارف تحصیل کردم. چون این مدرسه تعطیل شد به ناچار تغییر رشته دادم و به رشته علوم انسانی رفتم.

چرا رشته انسانی را انتخاب کردید؟

علاقه به رشته های فنی و تجربی نداشتم. رشته معارف را بیشتر دوست داشتم. علاوه بر آن فرمایشات مقام معظم رهبری که علوم انسانی باید اسلامی شود نیز مورد توجه ام بود.

اینکه می گویند کسی که به رشته انسانی می رود باید حفظیاتش خوب باشد به نظر شما درست است؟

این رشته فقط حفظی نیست. دروس حفظی اگر هم باشد باید بفهمی تا بتوانی آن را بازگو و ارائه کنی.

برای کنکور چند ساعت مطالعه می کردید؟

با شروع سال تحصیلی یعنی از مهرماه به صورت طبیعی به اندازه ای که لازم بود طبق برنامه درس می خواندم. از بهمن ماه طرح مطالعاتی در مدرسه ما اجرا شد. که از اسفند ماه از ساعت 8:30 صبح الی 10 شب به صورت مفید 10 ساعت درس می خواندم.

طرح مطالعاتی ابتکار مدرسه شما بود؟

بله. من در مدرسه خدیجه کبری که یک مدرسه عادی دولتی است درس می خواندم. این طرح از طرف کادر مدرسه در چند سال گذشته به اجرا در آمده که علاوه بر فضای رقابتی که بین بچه ها ایجاد می شد دانش آموزان را تشویق می کند که در کنار هم به صورت رفاقتی درس بخوانند و مشکلات هم را نیز برطرف کنند.

اگر امکان دارد بیشتر در مورد این طرح برایمان توضیح دهید؟

مدرسه امکانات سرمایشی و گرمایشی را برایمان مهیا می کرد. بچه ها غذا را با خود به مدرسه می آوردند و در فضای مدرسه برای کنکور آماده می شدند. مراقب های بچه ها نیز از دانش آموزان موفق سال گذشته بودند که در همین مدرسه درس خواندن و رتبه های خوبی را بدست آوردند. آنها یکسال از ما جلوتر هستند و الان خودشان دانشجو هستند. آنها علاوه بر کار نظارتی و برقراری نظم، به عنوان یک مشاور راهنمای ما بودند و مشکلات درسی مان را نیز حل می کردند.

مدرسه مشاور هم داشت؟ نقش مشاوره ها در موفقیت مدرسه شما چیست؟

بله. ولی طوری وقتشان تنظیم شده بود که نمی توانستند زیاد در اختیار مدرسه باشند. در حالی که دانش آموز کنکوری هر لحظه به مشاوره نیاز دارد. اما زمانی که مشاوران در مدرسه بودند بهترین بودند.

کادر مدرسه چطور؟

دوست دارم از مدیر مدرسه معارف خواهران زارعی که فراتر از یک مدیر برای ما زحمت کشیدند نه مادرانه و فراتر از مادرانه برای ما تلاش کردند تشکر کنم. خانم زارعی فقط مسئله درسی برایشان مهم نبود. تمام حرف های خود را با وی در میان می گذاشتیم. آنها در خوشی ها و ناراحتی های ما با ما همراه بودند. هرچه از خوبی هایشان بگویم زبانم قاصر است.

همچنین از خانم مصدق تشکر می کنم. مدیر مدرسه مان یک بمب انرژی بود. وقتی خسته از درس می شدیم و همه چیز برایمان تکراری بود با چند دقیقه صحبت انگار که مهرماه است و تازه برای درس خواندن شروع کرده ایم. ایشان برای ایجاد روحیه و نشاط در بین دانش آموزان واقعا عالی بودند.

کادر مدرسه نیز در این مدت بسیار زحمت کشیدند. به خاطر طرح مطالعاتی حتی دانش آموزان پایه دوم و سوم نیز در زنگ های تفریح باید مراعات حال دانش آموزان کنکوری را می کردند یعنی همه مدرسه بسیج بودند.

جو مدرسه تان در زمان کنکور چگونه بود؟

فضای خیلی خوبی در مدرسه حاکم بود. رقابت نیز طبیعی بود. 30 تا 40 نفر در کنار هم بودیم که به عنوان رقیب در کنار هم درس می خواندیم.

برنامه جانبی یا اوقات فراغت داشتید؟

خیر. به خاطر اینکه احساس می کردم برای کنکور دیر شروع کرده ام. در سال های دوم و سوم برای کنکور درس نخواندم. سه ماهه تابستان هم به دلایلی خاصی نتوانستم شروع کنم. اول سال تحصیلی با استرس درس خواندن را شروع کردم. فکر می کردم نمی توانم به پای بچه هایی که از تابستان شروع کرده اند برسم. سعی کردم تمام برنامه های دیگرم را حذف کنم.

شاید ماهی یک یا دو بار با دوستان قدیمی ام قرار ملاقات می گذاشتم.

برنامه درسی خاص چطور؟

در ابتدای سال مشاور یک برنامه درسی به ما داد که نتوانستم خودم را با آن وفق دهم. چون هر کسی در برخی دروس قوی تر است و نیاز به زمان گذاشتن روی آنها را ندارد و باید به سراغ دروسی که ضعیف تر است برود. خودم برنامه را نوشتم و به مشاور نشان دادم که وی نیز تایید کرد. تا آخر سال با برنامه خودم پیش رفتم.

در کلاس کنکور یا تست هم شرکت می کردید؟

کلاس تست که احساس نیاز کردم شرکت کردم که بیش از دو درس نبود(ادبیات و زبان انگلیسی). آزمون هایی که مدرسه ما را در آن ثبت نام کرده بودند نیز شرکت می کردم.

در سر جلسه از روش خاصی برای پاسخ دادن به سوالات استفاده می کردید؟

خیر. چون در آزمون های مختلف عادت داشتم که به ترتیب به سوالات پاسخ دهم در سرجلسه کنکور هم همین کار را کردم. ولی بچه های سال قبل گفته بودند که سوالات علوم اجتماعی طولانی است و آنها وقت کم آورده بودند ابتدا سوالات علوم اجتماعی را نگاه کردم که متوجه شدم برای ما هم همین گونه است در نتیجه زمان خود را برای اینکه وقت کم نیاورم تنظیم کردم.

چه توصیه ای به دانش آموزان سال های دوم و سوم دارید؟

یکی از خاطرات تلخ من در کنکور 93 معدل دیپلم بود که پایین بود(02/19). حتما معدل را جدی بگیرید. معدل در کنکور 25 درصد تاثیر دارد یعنی اگر شما همه دروس را 100بزنید بازهم 75 درصد را زده اید و بقیه به معدل مربوط است. دانش آموزان سال های دوم و سوم معدل را جدی بگیرند و خوب درس بخوانند.

دیگر اینکه کنکوری ها تحت تاثیر جو کنکور قرار نگیرند. کلاس تست یکی از عوامل موفقیت است فقط اگر نیاز به این کلاس ها دارند در آن شرکت کنند. چون رفتن به کلاس تست و 2 ساعت وقت گذاشتن در صورتی که نیازی به آن ندارند نمی تواند مفید باشد و به جای آن می توانند دروس دیگر خود را تقویت کنند.

صبح کنکور چه احساسی داشتید؟

شرایط ویژه ای داشتم. شب کنکور خداوند یک هدیه به خواهرم داد. من در شب کنکور پشت درب اتاق زایمان بودم. صبح دوباره به بیمارستان رفتم و فرزند خواهرم را دیدم و بعد به سمت حوزه آزمون رفتم.

روز امتحان استرس هم داشتید؟

یه کم که طبیعی بود.

به چه درسی علاقه دارید؟

عربی

چه درصدهایی را در کنکور زدید؟

ادبیات عمومی 69 درصد، عربی عمومی 94 درصد، دینی 78 درصد، زبان 32 درصد، ریاضی 25 درصد، اقتصاد 91درصد، ادبیات اختصاصی 63 درصد، عربی اختصاصی 86درصد، تاریخ و جغرافیا 68 درصد، علوم اجتماعی 80 درصد، فلسفه و منطق 54 درصد، روانشناسی 86 درصد.

چه رشته ای را برای آینده انتخاب می کنید؟

دبیری الهیات تهران اگر پذیرفته نشدم تربیت معلم مشهد را انتخاب می کنم.

دور از خانواده برایتان سخت نیست؟

سخت است. اما برای به دست آوردن موفقیت باید سختی ها را به جان خرید. لیس للانسان الا ما سعی.

در المپیادی هم شرکت کردید؟

بله. المپیاد معارف شرکت کرده بودم که در سطح استان برگزیده شدم و در سطح کشوری مقام ششم را کسب کردم.

فکر می کردید این رتبه را کسب کنید؟

از اول سال تحصیلی به رتبه تک رقمی منطقه دو فکر می کردم. بعد واقع بینانه تر نگاه کردم و به رتبه دو رقمی فکر می کردم.

معدل دیپلم شما چند بود؟

19/02. معدلم عاملی بود که باعث شد رتبه ام بالا شود.

رمز موفقیت؟

شاید نتوان در یک جمله بیان کرد. هر کاری با آرامش انجام شود خیلی راحت می توان از آن نتیجه گرفت. اگر نگرانی و اضطراب داشته باشیم کار به سرانجام نمی رسد. راهی که برای آرامش انتخاب کردم به خدا روی آوردم. (الا بذکر الله تطمئن القلوب)

و دیگر اینکه هدفم رتبه و رشته قبولی ام نبود. به کنکور به عنوان یک جریان علمی که در زندگی ام و جزو زندگی ام است نگاه می کردم. جریان ساده ای که مانند خیلی از حوادث دیگر وارد زندگی انسان می شود.

الگو خاصی برای دوران تحصیلتان داشتید؟

فرد خاصی نه. معتقد بودم که باید خودم باشم. از رتبه های برتر مشورت می گرفتم و از نظراتشان استفاده می کردم ولی الگویی نداشتم.

رتبه ات را به چه کسی تقدیم می کنی؟

تقدیم می کنم به دعاهای مادرم. اگر دعاهای مادرم نبود 83 هزار هم نمی شدم. تمام زندگی ام را مدیون مادرم هستم و همین جا پایشان را می بوسم.

با این جملات زیبا لحظاتی قطرات اشک در چشمان زهرا و مادرش می دوند و آنقدر احساس لطیفی در اتاق بی ریای خانه آقای خالومحمدی حاکم است که نمی توان برای دقایقی سوالی پرسید و فقط باید با کاغذ و خودکار مطالبی را بنویسی تا بتوانی روند مصاحبه را ادامه دهی.

شیرین ترین خاطره سال کنکور؟

اردیبهشت یا فروردین ماه بود که برای ما میان ترم گذاشتند. همه بچه ها معترض بودیم چون نمرات دروس پیش دانشگاهی در کنکور تاثیری ندارد. 58 دانش آموز بودیم که باید میان ترم امتحان می دادیم. 4 نفر روز اولین میان ترم بر سر جلسه نیامدند. همه ناراحت بودیم چون آنها در حال خواندن دروس پایه بودند. ما بچه ها هم بعد از 5 دقیقه از سرجلسه بلند شدیم و برگه ها را تحویل دادیم و این حرکت باعث شد تمامی امتحانات میان ترم حذف شود.

چه زمانی رتبه ات را دیدی؟

صبح روز یک شنبه بود که دوستم زنگ زد که رتبه ها روی سایت است، مشخصاتم را دادم و او رتبه را پشت تلفن برایم خواند.

چه عکس العملی داشتید؟

خانم خالو محمدی این را بیان نمی کند و کمی خجالت می کشد اما از آنجا که همه می دانیم خانم ها خوشحالی را با یک جیغ بلند بیان می کنند.

بعد چه اتفاقی افتاد؟

مادرم کنارم بود. رتبه را به ایشان نگفتم. اول سجده شکر به جای آوردم و آن را با خدای خودم در میان گذاشتم و سپس به مادرم گفتم.

هوش و استعداد و امکانات کدام در موفقیت شما موثرتر است؟

فکر می کنم انیشتین است که می گوید 99 درصد پشتکار و یک درصد هوش.

به سراغ کلید سوالات کنکور هم رفتید؟

بله. قبل از کنکور هم سوالات آزمون را با کلیدهای آن مقایسه می کردم. ظهر روز کنکور به کافی نت رفتم و کلید سوالات را گرفتم و درصدهایم را حساب کردم.

دیگر دوست دارید که مانند کنکور درس بخوانید؟

این دوره هم جزئی از زندگی است. الان که آن سختی ها را به یاد می آورم یک نفس راحتی می کشم و خیلی به من می چسبد. باید سختی باشد تا نفس راحتی کشید.

حرف آخر:

قبل از هر چیز باید بگویم که کلیه تلاش هایی که کرده ام خوب و بد، زشت و زیبا برای این بود که یک صدم از درصدهای زحمات پدر و مادرم را جبران کنم. تمام دنیا در قبال زحمات پدر و مادرم کوچکترین ارزشی ندارد.

اول از خداوند متعال تشکر می کنم. اگر خداوند در کنار نبود و خودش آن حلاوت با خدا بودن را به من نچشانده بود از خودم خبر نداشتم که الان کجا هستم.

بعد از دعاهای مادرم و زحمات پدرم تشکر می کنم.

از مدیران مدرسه ام و دبیرهایم که همگی عالی بودند. همه آنها انگار که خودشان کنکور دارند کتاب های تست را مطالعه می کردند و نکات آن را به ما می گفتند.

از بین معلم هایم به طور ویژه از خانم محبوبه امامی و رضوان دلاوری دبیران عربی ام تشکر می کنم که طوری حق مطلب را در سر کلاس ادا می کردند که چیزی فراتر از کلاس ما می آموختیم و نیاز به کلاس اضافی نبود. آنها در تدریس ویژه بودند. طوری تلاش می کردند و آن قدر در منزل برای درس ها وقت می گذاشتند که سخت کوشی را با رفتار خود به ما یاد می دادند. معلم های کلاس تست نقش تکمیلی را ایفا می کردند.

از معلم ادبیاتمان آقای رضایی و زبان آقای برخورداری که واقعا کلاس های کنکور آنها برایمان مفید بود. اگر شرکت نکرده بودم الان حسرت آن را می خوردم. چیزی فراتر از معلم برای ما بودند. سخنان و حرفهایشان به ما روحیه می داد.

از دوستانم هم تشکر می کنم. درفضای رقابتی، رفاقت را فراموش نکردند. اگر من متوقف می شدم آنها ناراحت می شدند. برایم جالب بود که نتیجه من برای آنها هم مهم بود. با خوشحالی من خوشحال و با ناراحتی من ناراحت می شدند.

صمیمانه از خانواده خالومحمدی که اجازه دادند ساعاتی را در کنارشان بگذرانیم تشکر و قدردانی می کنیم.

گفتگو: سمیه مرادی

 

رای شما
میانگین (10 آرا)
The average rating is 4.2 stars out of 5.


محیاسادات
زهرا ازنمونه ترین وبهترین دانش اموزان مدرسه بودند
کسب رتبه ممتازشون رو به خودشون وخونوادشون تبریک میگم
0 (0 آرا)
پست شده در ۱۳۹۳/۰۵/۱۹ ۱۹:۰۰
محدثه دهقانی
رتبه 83 زهرا دوست عزیزم رو به خودش و خانوادش و خانم مصدق و خانم زارعی تبریگ میگم و من همیشه به داشتن دوستانی همچون او افتخار می کنم . امیدوارم که در ادامه راه نیز موفقیت های زیادی را کسب کند و شهرستان میبد نیز قدر دان همچون نخبگانی باشد
0 (0 آرا)
پست شده در ۱۳۹۳/۰۵/۱۷ ۱۳:۰۳
میبدی
لام چرا با زهرادهقانی رتبه 27 مصاحبه نکردین؟
0 (2 آرا)
پست شده در ۱۳۹۳/۰۵/۱۷ ۱۰:۱۳
زهرا
واقعا زهرا تو مدرسه از نظر اخلاق و رفتار و درس نمونه بود همه ما هم کلاسی هاش انتظار رتبه خیلی خیلی بهتر از این رو ازش داشتیم .با همین رتبه هم چیزی از ارزش این دوست با معرفت کم نمیشه هر جا که هست ارزوی موفقیت براش دارم .
0 (0 آرا)
پست شده در ۱۳۹۳/۰۵/۱۶ ۱۵:۴۹
زهرا
خانم خالومحمدی کسی است که تا با او هم صحبت نشوی نمی توانی عمق جذابیت کلامش رابفهمی ایشان از حافظان کل قرآن کریم هستند و از همان بچگی از لحن بسیار جذاب و در عین حال زیرکانه ای برخوردار بودند همیشه باهوش و حاضر جواب ان شا الله در پناه قرآن موفق و موید باشند
0 (0 آرا)
پست شده در ۱۳۹۳/۰۵/۱۶ ۱۵:۴۱
همشهری
لطفا به مناسبت روز خبرنگار، از خبرنگاران میبدی به خصوص خبرنگاران و عکاسان زحمت کش سایت میبد خبر مصاحبه ای تهیه فرمایید یا حدالامکان یک بیوگرافی کوتاه و ساده به همراه عکس خبرنگاران سایت های میبدی تهیه فرمایید به پاس زحمات این دوستان ....
0 (0 آرا)
پست شده در ۱۳۹۳/۰۵/۱۶ ۱۵:۰۳