Skip to Content

تا کی مقابل‌ رفتار ضدایرانی آل‌سعود، به احضار کاردار اکتفا می کنید؟!

تأیید آزارجنسی 2نوجوان ایرانی درعربستان/انفعال تحقیر کننده دولت ومتولیان حج درمقابل‌ رفتار ضدایرانی آل‌سعود تا به کی؟!


به نظر می‌رسد، راهی جز پایان دادن به رفتارهای مبتنی بر مسامحه و حسن‌نیت یک‌طرفه وجود ندارد. دولت یازدهم از ابتدا کوشیده است که اقدامات ضدایرانی عربستان را با خوش بینانه‌ترین نگاه تفسیر و حتی در مواقعی از آن چشم‌پوشی و روابط شکننده تهران-ریاض را ترمیم کند. اما گویا سران سعودی برداشت متفاوتی...

به گزارش میبد خبر، معاون وزیر امور خارجه در امور کنسولی، پارلمانی و ایرانیان درباره تعرض به دو ایرانی از سوی پلیس سعودی گفت:متاسفانه این اقدام شبه تجاوز برای دو تن از هموطنان که به عمره مشرف شده بود پیش آمده است.

 

حسن قشقاوی، معاون وزیر امور خارجه در امور کنسولی، پارلمانی و ایرانیان در پاسخ به خبرنگاران درباره اخبار منتشره در خصوص تعرض دو تن از مامورین پلیس سعودی به دو نوجوان ایرانی در هنگام خروج از آن کشور در فرودگاه جده اظهار داشت: متاسفانه این اقدام شبه تجاوز برای دو تن از هموطنان ما که در ایام عید نوروز به عمره مشرف شده بودند پیش آمده است.

وی افزود: در هفته دوم تعطیلات، به هنگام بازرسی از یک کاروان عمره ایرانی، مامورین متخلف مذکور به بهانه مشکوک شدن به دو نوجوان ایرانی، آنها را از بقیه جدا کرده و در بخش دیگری مورد بازرسی بدنی قرار دادند که در اثنای بازرسی، سایر افراد کاروان متوجه شده که مامورین خاطی قصد آزار و اذیت جنسی آن دو نوجوان را داشته اند و مسئولین امر را از این موضوع مطلع می کنند. مسئولین مربوطه بلافاصله موضوع را به سرکنسولگری جمهوری اسلامی ایران در جده اطلاع داده و با حضور کنسول آن سرکنسولگری، مقامات ذیربط کاروان و مسئولین فرودگاه جده بررسی های میدانی بعمل آمده و پس از شناسایی دو مامور متخلف، پس از انجام مقدمات قانونی طرف سعودی اقدام به بازداشت آنها می کند. 

معاون وزیر امور خارجه همچنین افزود: در روز بعد از این واقعه و در غیاب سفیر عربستان سعودی در تهران، کاردار و کنسول آن کشور توسط مدیرکل کنسولی به وزارت امور خارجه احضار و مراتب اعتراض شدید جمهوری اسلامی ایران نسبت به این عمل شنیع و غیر انسانی که باعث حریحه دار شدن افکار عمومی کشورمان شده است را به وی ارائه کرد. طرف سعودی ضمن ابراز تاسف شدید از این اتفاق رذیلانه قول داد که موضوع در بالاترین سطح توسط مقامات کشورش مورد پیگیری قرار داده و با افراد خاطی بشدت برخورد شود.

در ادامه قشقاوی اظهار داشت با توجه به این رفتار غیر انسانی و ضد دینی، منتظر برخورد دولت سعودی با این افراد و اعمال اشد مجازات در مورد آنها هستیم.

همچنین وی افزود: نمایندگی های جمهوری اسلامی ایران در ریاض و جده تا حصول نتیجه مشخص پیگیر ماجرا خواهند بود و متعاقبا نتایج آن در اختیار خانواده ها و افکار عمومی قرار خواهد گرفت.

 

 
دولت تا کی می‌خواهد مقابل‌ رفتار ضدایرانی آل‌سعود، به احضار کاردار اکتفا کند؟/ متولیان حج از این انفعال تحقیرکننده خارج‌ شوند
آیا توقف اعزام حجاج در بی‌تحرکی کنونی مسئولان، اثربخش است؟
 
بی‌شک در صورت ادامه انفعال دولت یازدهم و وزارت خارجه در مقابل تندروی و جسارت‌های عربستان، سرعت زیرگرفتن منافع جمهوری اسلامی از سوی خودروی آمریکایی آل‌سعود بیشتر می‌شود. دولتمردان کشورمان باید با دوری از محافظه‌کاری و دادن هشدارهای قاطع به مقامات ارشد دولت سعودی، بیش از این اجازه پایمال شدن ارزش‌ها و منافع کشور را ندهند و در صورت لزوم، گام بعدی خود را با اقدامات عملی روشن بردارند.
 
 

به گزارش جهان نیوز،   "در هفته دوم تعطیلات، به هنگام بازرسی از یک کاروان عمره ایرانی، مأموران سعودی به بهانه مشکوک‌شدن به دو نوجوان ایرانی، آنها را از بقیه جدا کرده و در بخش دیگری مورد بازرسی بدنی قرار دادند که در اثنای بازرسی، سایر افراد کاروان متوجه شدند که مأموران خاطی قصد آزار و اذیت جنسی آن دو نوجوان را داشته‌اند و مسئولان امر را از این موضوع مطلع می‌کنند."

این جملات روایت قشقاوی، معاون وزیر امور خارجه در امور کنسولی، پارلمانی ایرانیان از جسارت ماموران فرودگاه جده به دو زائر نوجوان ایرانی است.

هرچند به گفته وی "دو مأمور متخلف" از طرف دولت سعودی بازداشت شده‌اند و کاردار سفارت عربستان در تهران هم قول برخورد به متخلفان را داده است اما به نظر می رسد این واقعه دردناک با بازداشت و برخورد احتمالی با دو مامور جزء، قابل التیام نباشد؛ زیرا آزار اذیت زائران ایرانی ماه‌هاست که از سوی ماموران سعودی تشدید شده و در مواردی حتی به یک واقعه قابل پیش بینی تبدیل شده است؛ گویا از سوی مسئولان ما هم به صورت امری پذیرفتنی و قابل چشم پوشی درآمده است.

تاکنون و با وجود پیگیری‌های معمول سازمان حج و زیارت هم خبری از اصلاح رفتار ماموران سعودی نشده است؛ موضوعی که به نظر می رسد ناشی از سیاست‌های وهابیون افراطی و صاحب نفوذ و به ویژه رویکرد مقامات سعودی است. 

البته آزار و اذیت زائران، تنها مشکل دولت سعودی با مردم و نظام جمهوری اسلامی نیست. عربستان در سال‌های اخیر سیاست‌های ضدشیعی و به ویژه ضدایرانی خود را آشکارتر کرده است. در جریان بحران سوریه، ریاض در کنار آمریکا و متحدانش در مقابل متحد استراتژیک جمهوری اسلامی قرار گرفت و تمام توان سیاسی، مالی و رسانه‌ای خود را در حمایت از تروریست‌های النصره، داعش و ارتش آزاد خرج کرد که البته ناکام مانده است.

در جریان تغییر دولت عراق و حمله داعش به این کشور هم عربستان نشان داده است که منافع خود را در نقطه مقابل منافع جمهوری اسلامی و در ناامنی عراق و حمایت از داعش جستجو می‌کند. از وقتی هم که تصور کرد، صنعا در جبهه حامیان ایران قرار گرفته است و یمن را از دست رفته دید، آنرا زیر آتش موشک و خمپاره گرفته است.

سران سعودی در سال گذشته و همزمان با اوج گیری مشکل تامین بودجه در ایران، کوشیدند تا با پایین کشیدن قیمت نفت، دولت یازدهم را زمین بزنند تا جایی که صدای رئیس جمهور کشورمان هم درآمد. آل سعود همزمان با این اقدامات، به جوسازی پیرامون مذاکرات هسته‌ای پرداخت و در اقدامی سیاسی ادعا کرد اگر گروه ۱+۵ به ایران امتیازی بدهد، ریاض هم خواهان همان امتیاز و دستیابی به فعالیت‌های هسته‌ای خواهد شد؛ تا شاید اینگونه زبان غربی‌ها را برای فشار به ایران درازتر کند.

اظهارات عجیب امام جمعه مکه 

برآیند این سیاست‌ها اخیرا توسط عبدالرحمان السدیس، امام جماعت مکه، به زبانی روشن اعلام شد. وی چند روز پیش در سخنانی گستاخانه، تئوری اصلی عربستان و وهابیون را که همواره از سوی سعودی های تکذیب می شد را آشکار و عنوان کرد: جنگ ما با ایران فرقه است، جنگی بین سنی ها و شیعیان. جنگ ما با شیعیان جنگ بین ایمان و کفر است. ما با ایران و شیعه می جنگیم، چراکه آنها به ما اتهام وارد می کنند. ما باید از صلاح الدین الگو بگیریم که پیش از جنگ با مسیحیان و یهودیان با شیعیان جنگید.

به گزارش فیسکال تایمز، السدیس افزوده است:‌ آنها به کشورهای ما حمله کردند. آنها به عراق، بحرین، سوریه و یمن هجوم بردند. اولویت ما اکنون مبارزه با شیعیان است، نه یهودیان. ای مسلمانان گوش فرا دهید، جنگ ما با ایران و شیعه است. به خدا سوگند، ما این جنگ را تمام زمانیکه آنها روی زمین وجود داشته باشند ادامه می دهیم. جنگ ما با ایران به اوائل دوره شیعه گری باز می گردد، به ما اعتماد کنید، اول با شیعیان بجنگید، بعد از آن نوبت یهودیان و مسیحیان خواهد رسید، به خدا، نوبت به آنها خواهد رسید.

چند روز پیش تر هم، علی عواض عسیری، سفیر سعودی در لبنان در اظهاراتی گستاخانه از جمهوری اسلامی ایران خواست تا به "نصیحت"‌های عربستان گوش فرا دهد و در سیاست هایش در خاورمیانه بازنگری کند.

شعارهای دولت و هاشمی که هرگز عملی نشد

این سیاست‌های ضدایرانی در حالی است که مقامات دولت یازدهم و حامیان مطرح آن حتی پیش از روی کار آمدن، برادری خود را با دولت عربستان اثبات کرده بودند؛ طوری که تقریبا افکار عمومی تصور می کردند روابط ریاض- تهران به زودی به اوج می‌رسد و فرودگاه‌ پایتخت‌های دو کشور شاهد ترافیک مقامات سیاسی و رفت و آمدهای صمیمانه خواهد شد.

اما در حدود دو سالی که دولت یازدهم روی کار آمده است، ایران و عربستان شاهد بدترین روابط پس از زمان کشتار حجاج ایرانی در مکه بوده‌اند؛ البته روشن است که منشا اصلی تنش موجود سران آل سعود هستند که گویا منافع خود را در ناکامی جمهوری اسلامی و فشار به آن جستجو می‌کنند؛ طوری که حتی روابط صمیمانه خود با آقای هاشمی رفسنجانی را نادیده گرفته‌اند.

رئیس مجمع تشخیص مصلحت که پیشتر قول پادرمیانی برای بهبود روابط با عربستان را داده بود، اکنون به تماشای یکه‌تازی سعودی‌ها در هجمه به منافع و ارزش‌های ایران نشسته است؛ گویا اعتبار سیاسی او نزد آل سعود، به همراه جسد ملک عبدالله زیر خاک رفته است.

وزارت خارجه پا را از احضار کاردار فراتر بگذارد

در این شرایط به نظر می‌رسد، راهی جز پایان دادن به رفتارهای  مبتنی بر مسامحه و حسن‌نیت یک‌طرفه وجود ندارد. دولت یازدهم در دو سال گذشته کوشیده است که اقدامات ضدایرانی عربستان را با خوش بینانه ترین نگاه‌ها تفسیر و حتی در مواقعی از آن چشم‌پوشی و روابط شکننده تهران-ریاض را ترمیم و توجیه کند. اما گویا سران سعودی برداشت متفاوتی از این حسن نیت کرده‌اند و‌ آن را نشانه ترس یا وابستگی ایران به خود تحلیل می‌کنند.

بی‌شک در صورت ادامه انفعال دولت یازدهم و وزارت خارجه در مقابل تندروی و جسارت‌های عربستان، سرعت زیرگرفتن منافع جمهوری اسلامی از سوی خودروی آمریکایی آل‌سعود بیشتر می‌شود. دولتمردان کشورمان باید با دوری از محافظه‌کاری و دادن هشدارهای قاطع به مقامات ارشد دولت سعودی، بیش از این اجازه پایمال شدن ارزش‌ها و منافع کشور را ندهند و در صورت لزوم، گام بعدی خود را با اقدامات عملی روشن بردارند.

حج و زیارت منفعل نباشد

البته مسئولان سازمان حج و زیارت هم به عنوان متولی امور مربوط به حج موظفند که رویه شفاف‌تر و صریح‌تری را در قبال همتایان عربستانی خود اتخاذ کنند و از کنار گستاخی‌های ماموران سعودی و آزار زائران کشورمان در مکه و مدینه، به راحتی نگذرند.

توقف اعزام زائران؛ چگونه؟

بی‌شک اگر اصلاح رفتار زشت سعودی‌ها با زائران کشورمان نیازمند کاهش و حتی توقف موقت یا طولانی اعزام حجاج به عربستان باشد، مقامات عالی و مراجع عظام تقلید تصمیم مناسب را در این زمینه اتخاذ خواهند کرد تا ریاض بفهمد درآمدش از حجاج ایرانی همیشگی نیست. البته این اقدام مشروط بر این است که مقامات مسئول در دولت و سازمان حج و زیارت نکات ابتدایی لازم را به همتایان سعودی گوشزد کنند و پا را از احضار کاردار و انتقال پیام‌های رسمی و مخفیانه که تاکنون بی اثر بوده، فراتر بگذارند.

زیرا با توجه به تاکیدات ائمه اطهار(ع) بر اهمیت برپاداشتن مناسک حج و اتحاد مسلمانان، توقف زودهنگام اعزام حجاج به عربستان پیش از انجام اقدامات سیاسی لازم، شاید کمی عجولانه به نظر برسد و حتما توقف اعزام حجاج در بی‌تحرکی کنونی مسئولان، اثربخش نیست و عربستان آنرا اقدامی جدی تلقی نمی کند.

ضمن اینکه ایران منافع سیاسی مهمی را هم از قبال حضور گسترده ملت ایران در عربستان به دست آورده است که تاثیر آشکار بر روند بیداری و آگاهی ملت‌های مسلمان یکی از مهمترین آنهاست. بنابراین بهتر است وضعیت نامطلوب کنونی با ابزارهای متعدد سیاسی و دیپلماسی مدیریت و موارد لازم به مقامات ریاض فهمانده شود.

انتهای پیام/ع




رای شما
میانگین (1 رای)
The average rating is 5.0 stars out of 5.


میهمان
بیانات امام‌خمینی در مورد آل سعود:

اگر ازقدس بگذریم از مساله حجاز نخواهیم گذشت

اگر ما از مسئله قدس بگذريم، اگر ما از صدام بگذريم، اگر ما از همه کسانى که به ما بدى کردند بگذريم، نمى توانيم از مسئله حجاز بگذريم. مسئله حجاز يک باب ديگرى است، غير مسائل ديگر. و لازم است زنده نگه داشتن اين روز، روزى که اين خيانت شد به اسلام.
مسئله بالاتر از اين مسائل است و بايد ما با همه قوايى که داريم، مسلمين با همه قوايى که دارند و دنيا، آنهايى که به خدا اعتقاد دارند با همه قوايى که دارند، بايد با اين مسئله محاربه کنند، به هر طورى که خودشان صلاح مى دانند.

اين ننگ را نبايد ما به گور ببريم که ما بوديم، ديديم در حضور ما بزرگترين جنايت واقع شد و حالا هم آنها طلبکار هستند از ما.
کشتار حجاج، توطئه اى از پيش طراحى شده اين توطئه بى اشکال، يک توطئه سابقى بود، هيچ اشکالى در اين نيست که يک سابقه اى داشت اين توطئه ، بنا داشتند بر اينکه اين امر واقع بشود، تحميل کرده بودند بر آل سعود احمق، که يک همچو کار احمقانه اى بکند و خودش را در تمام دنيا منحط کند.قضيه کشته شدن نيست، قضيه هتک احترام است.

آل سعود خائن الحرمین شده اند
از اول هم اين طور بود، براى اينکه اينها چه کاره اند که آمده اند خادم الحرمين - خائن الحرمين - شده اند، کى اينها را خادم الحرمين قرار داده؟ با چه وجهى اينها اسم مملکت اسلامى را تغيير داده اند از آنى که بود، حجاز را مملکت سعودى قرار دادند؟ مملکت سعودى به چه مناسبت؟ اينها مسائلى است که همه اش بغرنج است و ما نمى دانيم که از اين عار چطور خارج بشويم.
جنگ را تحمل کردم اما این را نه!
من واقعا در مسائل خيلى تحمل داشتم، در مسائل جنگ، در همه اينها تحمل داشتم. اما اين بى تحمل کرده من را. مسئله غير از اين مسائل است.
(صبح 1 شهريور 1366 / 27 ذى الحجه 1407 در دیدار با اعضای هيات دولت)
*****


آل سعود وارثان ابی سفیان و ابی لهب و رهروان یزید
و اگر مى خواستيم پرده از چهره کريه دست نشاندگان آمريکا برداريم و ثابت کنيم که فرقى بين محمدرضاخان و صدام، امريکايى و سران حکومت مرتجع عربستان در اسلامزدايى و مخالفتشان با قرآن نيست و همه نوکر امريکا هستند و مامور خراب کردن مسجد و محراب و مسئول خاموش نمودن شعله فرياد حقطلبانه ملتها، باز به اين زيبايى ميسر نمى گرديد، و همچنين اگر مى خواستيم به جهان اسلام ثابت کنيم که کليدداران کنونى کعبه لياقت ميزبانى سربازان و ميهمانان خدا را ندارند و جز تامين امريکا و اسرائيل و تقديم منافع کشورشان به آنان کارى از دستشان برنمى آيد، بدين خوبى نمى توانستيم بيان کنيم و اگر مى خواستيم به دنيا ثابت کنيم که حکومت آل سعود، اين وهابيهاى پست بيخبر از خدا بسان خنجرند که هميشه از پشت در قلب مسلمانان فرو رفته اند، به اين اندازه که کارگزاران ناشى و بى اراده حاکميت سعودى در اين قساوت و بى رحمى عمل کرده اند، موفق نمى شديم و حقا که اين وارثان ابى سفيان و ابى لهب و اين رهروان راه يزيد روى آنان و اسلاف خويش را سفيد کرده اند.

لکه ننگ آمریکا با آب زمزم و کوثر هم از دامن آل سعود پاک نمی شود
حکومت سعودى مطمئن باشد که امريکا لکه ننگى بر دامنش نهاده است که تا قيام قيامت هم باآب زمزم و کوثر پاک نمى شود و خونى که از دل اقيانوس بزرگ ملت ما بر سرزمين حجاز جارى شده است، زمزم هدايتى براى تشنگان سياست ناب اسلام گرديده است که ملتها و نسلهاى آينده از آن سيراب و ستمکاران در آن غرق و هلاک مى شوند و ما همه اين جنايتها را به حساب امريکا گذاشته ايم و به يارى خدا و در موقع مناسب به حساب آنان خواهيم رسيد و انتقام فرزندان ابراهيم را از نمرودها و شياطين و قارونها خواهيم گرفت.

سعودی ها روی آمریکا را سفید کرده‌اند
اينک از فرصت استفاده کرده به يکى از آيات کتاب کريم اشاره مى کنم آن جا که فرموده است: اجعلتم سقاية الحاج و عمارة المسجد الحرام کمن امن باللّه واليوم الاخر و جاهد فى سبيل اللّه لايستوون عنداللّه واللّه لايهدى القوم الظالمين.(6) گويى آيه کريمه در همين عصر نازل شده و گويى براى آل سعود و امثال آل سعود در طول تاريخ و براى ملت مجاهد و بزرگ ايران و حجاج بيتاللّه الحرام در عصر حاضر و امثال آنان در همه اعصار آمده است.

و خداوند تعالى مى فرمايد: شما کوردلان آبرسانى به حجاج و تعمير مسجدالحرام را با ارزش آنانى که ايمان به خدا و به روز جزا آورده و در راه خدا مجاهده مى کنند، مساوى قرار داده ايد، حاشا که اينان با شما مساوى نيستند و خداوند ستمگران را هدايت نمى کند.
آيا سعوديها و امثال آنان در طول تاريخ ارزش خود را براى تهيه آب در مواقف حج و زرق و برق تعميرات مسجدالحرام را با ارزشهاى مسلمانانى که به خداوند و روز جزا ايمان دارند و با نثار خون خود و جوانان مجاهد خود در راه خدا و براى دفع دشمنان خدا از حريم اسلام و حرم خداوند تعالى بپا خاسته اند مقايسه نکرده اند؟ و سعوديهاى عصر حاضر، پا را فراتر از آن نگذاشته و بر مسلمانان افتخار نمى کنند؟ و با مجاهدان راه خدا آن نمى کنند که روى امريکاى جهانخوار و ارباب خود را سفيد کرده است؟ و جالب توجه اينکه خداوند در اين آيه ايمان به خدا و روز جزا را ذکر فرموده و از ميان تمام ارزشهاى اسلامى و انسانى مجاهده در راه خدا را با دشمنان خدا و بشريت انتخاب کرده است و در اين انتخاب به همه مسلمانان تعليم فرموده است که ارزش جهاد فوق همه ارزشهاست.
و آيا خداوند با ذکرواللّه لايهدى القوم الظالمين نمى خواهد بفرمايد خداوند سعوديهاى عصر را و تمام اعصار تاريخ را ستمگرانى بيش نمى داند که قابل هدايت نيستند و خداوند آنان را هدايت نمى فرمايد؟ آيا ستمکارى بر حق و خلق و بر رسول خدا و امت بزرگوار حضرت رسول خاتم، بالاتر از آنچه آل سعود با کعبه و حرم امن الهى و با زائران مجاهد آن که همه چيز و همه کس خود را در راه دوست و آرمان اسلام تقديم کردند، مى توان تصور کرد؟ آيا جرم اين مجاهدان که به فرمان خداوند تعالى نداى برائت از مشرکين را انجام داده اند، جز برائت از خدايان آل سعود و سعوديهاى عصر حاضر و شاه حسين و شاه حسن و مبارک نامبارک(7) و صدام عفلقى است؟ آيا سکوت در مقابل اين ستمگريها که در طول تاريخ سابقه نداشته است، چيزى جز رضاى به اين جرم و شرکت در ظلم و ستم ظالمين و ستمگران است؟ و در هر صورت آل سعود براى تصدى امور کعبه و حج لياقت نداشته و علما و مسلمانان و روشنفکران بايد چاره اى بينديشند.
(پیام امام خمینی به مناسبت کشتار زائران بیت الله الحرام7 ذى الحجه سال 1407 هجرى قمرى )





اسلام اشرافيت، اسلام ابوسفيان، اسلام حاكميت سرمايه‌داران بر پابرهنه‌ها و در يك كلام اسلام آمريكايي

حكومت آل¬سعود مسئوليت كنترل زائران خانه¬ی خدا را به عهده گرفته است و اين¬جاست كه با اطمينان مي¬گوييم كه حادثه¬ی مكه جداي از سياست اصولي جهان¬خواران در قلع و قمع مسلمانان آزاده نيست. ما با اعلام برائت از مشركين تصميم بر آزادي انرژي متراكم جهان اسلام داشته و داريم، و به ياري خداوند بزرگ و با دست فرزندان قرآن روزي اين كار صورت خواهد گرفت. و انشاءالله روزي همه¬ی مسلمانان و دردمندان عليه ظالمين جهان فرياد زنند و اثبات كنند كه ابرقدرت¬ها و نوكران و جيره¬خوارانشان از منفورترين موجودات جهان هستند.
كشتار زائران خانه¬ی خدا توطئه¬اي براي حفظ سياست¬هاي استكبار و جلوگيري از نفوذ اسلام ناب محمدي - صلي الله عليه و آله و سلم - است و كارنامه¬ی سياه و ننگين حاكمان بي¬درد كشورهاي اسلامي حكايت از افزودن درد و مصيبت بر پيكر نيمه جان اسلام و مسلمين دارد.پيامبر اسلام نيازي به مساجد اشرافي و مناره¬هاي تزئيناتي ندارد. پيامبر اسلام دنبال مجد و عظمت پيروان خود بوده است كه متأسفانه با سياست¬هاي غلط حاكمان دست نشانده به خاك مذلت نشسته¬اند. مگر مسلمانان جهان فاجعه¬ی قتل عام صدها عالم و هزاران زن و مرد فرقه¬هاي مسلمين را در طول حيات ننگين آل¬سعود و نيز جنايت قتل عام زائران خانه¬ی خدا را فراموش مي¬كنند؟ مگر مسلمانان نمي¬بينند كه امروز مراكز وهابيت در جهان به كانون¬هاي فتنه و جاسوسي مبدل شده¬اند كه از يك طرف اسلام اشرافيت، اسلام ابوسفيان، اسلام ملاهاي كثيف درباري، اسلام مقدس¬نماهاي بي-شعور حوزه¬هاي علمي و دانشگاهي، اسلام ذلت و نكبت، اسلام پول و زور، اسلام فريب و سازش و اسارت، اسلام حاكميت سرمايه و سرمايه¬داران بر مظلومين و پابرهنه¬ها و در يك كلام اسلام آمريكايي را ترويج مي¬كنند و از طرف ديگر سر بر آستان سرور خويش، آمريكاي جهان¬خوار مي¬گذارند؟مسلمانان نمي¬دانند اين درد را به كجا ببرند كه آل¬سعود و خادم¬الحرمين به اسرائيل اطمينان مي¬دهد كه ما اسلحه¬ی خودمان را عليه شما به كار نمي¬بريم و براي اثبات حرف خود با ايران قطع رابطه مي¬كنند! واقعاً چقدر بايد رابطه¬ی سران كشورهاي اسلامي با صهيونيست¬ها گرم و صميمي شود تا در كنفرانس سران كشورهاي اسلامي مبارزه¬ی سوري و ظاهري هم با اسرائيل، از دستور كار آنان و جلسات آنان خارج شود. اگر اين¬ها يك جو غيرت و حميت اسلامي و عربي داشتند، حاضر به يك چنين معامله¬ی كثيف سياسي و خودفروشي و وطن¬فروشي نمي¬شدند.آيا اين حركات براي جهان اسلام شرم¬آور نيست و تماشاچي شدن گناه و جرم نمي¬باشد؟ آيا از مسلمانان كسي نيست تا بپاخيزد و اين همه ننگ و عار را تحمل نكند؟ راستي ما بايد بنشينيم تا سران كشورهاي اسلامي احساسات يك ميليارد مسلمان را ناديده بگيرند و صحه بر آن همه فجايع صهيونيست¬ها بگذارند و دوباره مصر و امثال آنان را به صحنه بياورند؟ حال مسلمانان باور مي¬كنند كه زائران ايراني براي اشغال خانه خدا و حرم پيامبر قيام كرده¬اند و مي¬خواستند كعبه را دزديده به قم ببرند؟!! اگر مسلمانان جهان باور كرده¬اند كه سران آن¬ها دشمنان واقعي آمريكا و شوروي و اسرائيل هستند، تبليغات آنان هم در مورد ما را باور مي¬كنند، البته ما اين واقعيت و حقيقت را در سياست خارجي و بين¬الملل اسلامي¬مان بارها اعلام نموده¬ايم كه در صدد گسترش نفوذ اسلام در جهان و كم كردن سلطه جهان¬خواران بوده و هستيم، حال اگر نوكران آمريكا نام اين سياست را توسعه¬طلبي و تفكر تشكيل امپراطوري بزرگ مي¬گذارند، از آن باكي نداريم و استقبال مي¬كنيم. ما در صدد خشكانيدن ريشه-هاي فاسد صهيونيزم، سرمايه¬داري و كمونيزم در جهان هستيم، ما تصميم گرفته¬ايم به لطف و عنايت خداوند بزرگ، نظام-هايي را كه بر اين سه پايه استوار گرديده¬اند نابود كنيم و نظام اسلام رسول الله - صلي الله عليه و آله و سلم - را در جهان استكبار ترويج نماييم و دير يا زود ملت¬هاي در بند شاهد آن خواهند بود. ما با تمام وجود از گسترش باج¬خواهي و مصونيت كارگزاران آمريكايي، حتي اگر با مبارزه قهرآميز هم شده باشد، جلوگيري مي¬كنيم.


نمی گذاریم از کعبه و حج صدای سازش با آمریکا و کفر و شرک نواخته شود
انشاءالله ما نخواهيم گذاشت از كعبه و حج، اين منبر بزرگي كه بر بلنداي بام انسانيت بايد صداي مظلومان را به همه¬ی عالم منعكس سازد و آواي توحيد را طنين اندازد، صداي سازش با آمريكا و شوروي و كفر و شرك نواخته شود و از خدا مي-خواهيم كه اين قدرت را به ما ارزاني دارد كه نه¬تنها از كعبه¬ی مسلمين كه از كليساهاي جهان نيز ناقوس مرگ آمريكا و شوروي را به صدا درآوريم. مسلمانان جهان و محرومين سراسر گيتي از اين برزخ بي¬انتهايي كه انقلاب ¬اسلامي ما براي همه¬ی جهان¬خواران آفريده است، احساس غرور و آزادي كنند و آواي آزادي و آزادگي را در حيات و سرنوشت خويش سر دهند و بر زخم¬هاي خود مرهم گذارند، كه دوران بن¬بست و نااميدي و تنفس در منطقه¬ی كفر به¬سر آمده است و گلستان ملت¬ها رخ نموده است و اميدوارم همه مسلمانان شكوفه¬هاي آزادي و نسيم عطر بهاري و طراوت گل¬هاي محبت و عشق و چشمه-سار زلال جوشش اراده¬ی خويش را نظاره كنند، همه بايد از مرداب و باتلاق و سكوت و سكوني كه كارگزاران سياست آمريكا و شوروي بر آن تخم مرگ و اسارت پاشيده¬اند، به درآييم و به سوي دريايي كه زمزم از آن جوشيده است روانه شويم و پرده¬-ی كعبه و حرم خدا را كه به دست نامحرمان نجس آمريكا و آمريكازاده¬ها آلوده شده است با اشك چشم خويش شستشو دهيم.

اگر هزار بار قطعه قطعه شويم، دست از مبارزه با ظالم بر نمي¬داريم
مسلمانان تمامي كشورهاي جهان! از آن¬جا كه شما در سلطه¬ی بيگانگان گرفتار مرگ تدريجي شده¬ايد، بايد بر وحشت از مرگ غلبه كنيد و از وجود جوانان پرشور و شهادت¬طلبي كه حاضرند خطوط جبهه كفر را بشكنند استفاده نماييد، به فكر نگه داشتن وضع موجود نباشيد بلكه به فكر فرار از اسارت و رهايي از بردگي و يورش به دشمنان اسلام باشيد كه عزت و حيات در سايه¬ی مبارزه است و اولين گام در مبارزه، اراده است و پس از آن تصميم بر اين كه سيادت كفر و شرك جهاني خصوصاً آمريكا را بر خود حرام كنيد. ما در مكه باشيم يا نباشيم دل و روحمان با ابراهيم و در مكه است.

دروازه¬هاي مدينه¬الرسول را به روي ما ببندند يا بگشايند، رشته محبتمان با پيامبر هرگز پاره و سست نمي¬شود، به سوي كعبه نماز مي¬گزاريم و به سوي كعبه مي¬ميريم و خدا را سپاس مي¬گزاريم كه در ميثاقمان با خداي كعبه پايدار مانده¬ايم و پايه¬هاي برائت از مشركين را با خون هزاران هزار شهيد از عزيزانمان بنيان نهاده¬ايم و منتظر هم نمانده¬ايم كه حاكمان بي¬شخصيت بعض كشورهاي اسلامي و غيراسلامي از حركت ما پشتيباني كنند. ما مظلومين هميشه¬ی تاريخ، محرومان و پابرهنگانيم، ما غير از خدا كسي را نداريم و اگر هزار بار قطعه قطعه شويم، دست از مبارزه با ظالم بر نمي¬داريم.
(پیام حج امام خمینی 1367 مشهور به پیام قطعنامه)
0 (0 آرا)
پست شده در ۱۳۹۴/۰۱/۲۴ ۰۱:۴۰