محمدمهدی کریمی رتبه 115 علوم انسانی، قاری و حافظ قرآن یکی از نخبگان کنکوری بود که با او به گفتگو نشستیم. او برخلاف دیگر نخبگان با مشاهده رتبه خود نه تنها خوشحال نشده بلکه بسیار ناراحت هم شده است. محمدمهدی به دلیل علاقه به رشته انسانی، به مدرسه معارف می رود و در این رشته در دبیرستان پسرانه معارف میبد تحصیل می کند. دبیرستانی که نه از جانب مدرسه عالی شهید مطهری حمایت می شود و نه آموزش و پرورش آن را تحویل می گیرد. اینها برخی گلایه هایی است که محمدمهدی در مصاحبه اش مطرح می کند.

از نکات بسیار جالبی که در این مصاحبه برایمان اتفاق افتاد، شروع مصاحبه با قرائت چند آیه از کلام الله مجید بود. آقای کریمی می گوید هیچ کاری را بدون قرائت قرآن شروع نکرده ام. ماحصل نشست و گفتگوی ما با او را بخوانید.

ما برای اینکه دانش آموزان کنکور 94 یک اطلاعاتی داشته باشند از همه ی کنکوری ها درصدهایشان را می پرسیم. لطفا شما هم بگویید که در کنکور چه درصدهایی را زده اید؟

ادبیات عمومی 65 درصد، عربی عمومی 89 درصد، دینی 84درصد، زبان 57درصد، ریاضی 33درصد، اقتصاد 98 درصد، عربی تخصصی 93 درصد، ادبیات تخصصی 78 درصد، فلسفه و منطق 36 درصد، علوم اجتماعی 60درصد، روانشناسی 81 درصد، تاریخ و جغرافیا 1 درصد

چرا تاریخ و جغرافیا این قدر کم؟

من در مدرسه معارف درس می خواندم ولی باید در کنکور انسانی شرکت می کردم. ما در کنکور فقط 20 سوال اضافه تر از بچه های کنکور انسانی داریم که آن هم تاثیرگذاری خاصی ندارد. از جهت دیگر بسیاری از واحدهای درسی که باید در کنکور تست آنها را بزنیم برایمان تدریس نمی شود.

مثلا چه دروسی؟

تاریخ سال دوم و پیش، جغرافی سال سوم و پیش، تاریخ ادبیات سال دوم و سوم، اقتصاد سال دوم، آرایه های ادبی سال سوم، علوم اجتماعی پیش، ریاضی پیش و ادبیات تخصصی پیش.

چرا این درس ها را خودتان نخواندید؟

درس تاریخ و جغرافیا متأسفانه وقت برای خواندن آنها پیدا نکردم.

علوم اجتماعی پیش خیلی سخت بود سعی می کردم خودم مطالعه کند.

ادبیات تخصصی را 4 نفر از دوستانمان پول روی هم گذاشتیم و معلم گرفتیم. تاریخ ادبیات را خودم خواندم و خیلی بابت آن سختی کشیدم. اقتصاد را معاون مدرسه مان آقای گل محمدی که از دبیرستان معارف رفته است ایشان به ما  درس دادند که واقعا از وی متشکرم.

چرا رشته معارف را انتخاب کردید؟

سال اول دبیرستان نمونه اردکان بودم. چون می خواستم حتما به رشته انسانی بروم و آنجا فقط رشته ریاضی و تجربی داشت به ناچار به میبد برگشتم و به مدرسه معارف رفتم. رشته انسانی فقط در دبیرستان صادقیان تشکیل شده بود و من فکر می کردم تفاوتی بین این رشته و رشته معارف وجود ندارد به خاطر نزدیکی راه به مدرسه معارف رفتم.و دیگر اینکه فکر می کنم درس های انسانی به روحیات من نزدیک تر بود.

حالا متوجه می شوم که برخلاف این هم توصیه برای اهمیت دادن به رشته انسانی، اما این رشته در دبیرستان نمونه هیچ جایگاهی ندارد.

تابستان سال 92 که قصد آمادگی برای کنکور را داشتم متوجه شدم چه اشتباه بزرگی انجام داده ام و دیگر نمی شد کاری کرد.

پس تابستان خیلی سختی را داشتید؟

بله. تابستان سال92 یکی از سخت ترین دوران عمرم بود. هرکسی چیز می گفت. فشار روانی خیلی زیادی روی من بود. چون درس ها تدریس نشده بود مجبور بودم این دروس را خودم بخوانم. خیلی سختی کشیدم. واقعا زجر کشیدم.

در تابستان سال قبل کلاس کنکور شرکت کردید؟

خیر. در تابستان کلاس آرایه های ادبی رفتم. آرایه های ادبی و تاریخ ادبیات کل تابستانم را گرفت. کلاس تست برای انسانی تشکیل نشد.

چرا؟

 چون تعدادمان کم بود (10 نفر بودیم) کلاس تست لغو شد.

مدرسه دیگری که کلاس کنکور رشته انسانی داشته باشد در میبد وجود نداشت؟

من و دو نفر از دوستانم به مدرسه گلشن برای حضور در کلاس تست شرکت کردیم که دانش آموزان آنها بسیار رفتار زشتی با ما داشتند. بچه های آنها اعتراض کردند که چرا بچه های معارف به کلاس تست ما می آیند و ما هم دیگر نرفتیم.

چه زمانی رتبه ات را دیدی؟

ساعت 11:20 شب. پسرعمویم به من زنگ زد که رتبه ها روی سایت است. من هم شماره داوطلبی ام را به پسر عمویم دادم و او هم رتبه ام را خواند.

وقتی رتبه ات را دیدی چه حسی داشتی؟

خیلی ناراحت شدم.

چرا؟

انتظار خیلی بیشتری از خودم داشتم. توان و حق من بیشتر از این بود. اگر در رشته انسانی بودم خیلی رتبه بهتری می آوردم.

چه رتبه ای را انتظار داشتی؟

امیدم زیر 70 بود.

مدرسه شما مشاور هم داشت؟

سال دوم و سوم اصلا. سال پیش هم ماهی 2 ساعت. خیلی به درد ما نخورد. سال پیش فایده چندانی برایمان نداشت.

شما حافظ قرآن هم هستید؟

از 12 سالگی در کار حفظ قرآن کار کردم 5 تا 6 جزء را حفظ کردم. الان در کار قرائت قرآن هستم.

اوقات فراغت هم در طول دوران درس خواندن داشتید؟

به طور میانگین یک ساعت از اینترنت استفاده می کردم. زیاد درس خواندن مهم نیست؛ کیفیت خواندن خیلی مهم است. هفته ای حدوداً 4 ساعت کلاس قرآن می رفتم. هفته ای دو ساعت در گروه مشکات تواشیح کار می کردم.

چه رشته ای را انتخاب می کنی؟

هنوز تصمیم نگرفتم. شاید حقوق و یا روانشناسی بالینی.

چه دانشگاهی؟

حقوق احتمال دارد تهران، شهید بهشتی یا علامه پذیرفته شوم.

روانشناسی بالینی چطور؟

تهران یا اصفهان.

چرا دبیری را انتخاب نمی کنید؟

دبیری را دوست دارم. ولی خیلی حس ام به سمت دبیری نیست.

شیوه مطالعه شما برای کنکور چگونه بود؟

روش خاصی نداشتم. بیشتر سعی می کردم دروس را خوب بفهمم. ساعت معینی هم نداشتم. روزی اصلا درس نمی خواندم. یک وقتی هم هفت ساعت درس می خواندم. سعی می کردم روحیه خود را تقویت کنم.

سعی می کردم کتاب را خوب بخوانم تا بتوانم تست بزنم. بار اول سعی می کردم کتاب را خوب بخوانم. یک بار که کتاب را می خواندم همه چیز در ذهنم بود.

فکر نمی کنی اگر از کتاب تست استفاده می کردی رتبه ات بهتر می شد؟

خیر. ادبیات و عربی تست کار نکردم احساس می کردم نیازی نداشتم. ذاتاً در عربی قوی بودم. درس های دیگر انسانی کتاب را خوب بخوانی نیاز به کتاب تست نداری.

اصلاً کتاب تست انسانی وجود دارد؟

در بعضی از درس ها کتاب تست خیلی خوبی نیست. مثلا در فلسفه و منطق رویه سوالات کنکور به کل عوض شده است. ولی بعضی از کتاب های تست همان رویه 10 سال قبل را دارند.

قرآن چه تاثیری در زندگی ات برجای گذاشته؟

می توانم بگویم خیلی از جاها کمکم کرده است. فکر می کنم بیشتر از اوقات چه از نظر درسی و دینی قرآن کمکم کرده است.

رمز موفقیت خود را در چه می دانی؟

اول که توکل برخدا. اگر خداوند صلاح بداند این اتفاق نمی افتاد. بعد دعای پدر و مادرم، در نهایت هم تلاش های ایشان و در مرحله آخر تلاش های خودم.

به نظر ما که رتبه ات خیلی خوب است؟

نتیجه برای همه خوب است به جز خودم.

هرچه دلم خواست نه آن می شود              هرچه خدا خواست همان می شود

موفقیت چه رنگی است؟

سبز

برای رفتن به دانشگاه هدف خاصی را دنبال می کنی؟

نمی خواهم صرفاً مدرک بگیریم و از دانشگاه بیرون بیایم. خیلی ها را می بینیم که به مدارج بالای علمی رسیده اند ولی پیشرفتی نکرده اند.

می خواهم مدارج بالای علمی را کسب کنم تا بتوانم یک خدمتی به مردم و جامعه ام بکنم. سعی می کنم  که به هر جای که رسیدم هویت خود را فراموش نکنم. سعی می کنم هیچ وقت فراموش نکنم که در کجا بوده ام.

هوش یا پشتکار، کدام در موفقیت شما تاثیر داشته است؟

در خودم فکرم می کنم پشتکار و شاید یک کمی هوش. تا پشتکار نباشد هیچ اتفاقی نمی افتد. ما در ماه آخر کلید مدرسه را داشتیم و آن جا درس می خواندیم.  شب ها گاهی اوقات تا سه و نیم شب درس می خواندیم و دوباره ساعت 7 صبح به مدرسه بر می گشتیم.

چه توصیه ای به دانش آموزان دارید؟

انرژی خود را تقسیم کنند. سال پیش دانشگاهی واقعا انگیزه ام را از دست دادم. تا یک هفته درس شاید می خواندم ولی نمی فهمیدم. اگر مشاور داشتیم حتما تفاوتی برایمان پیش می آمد. چون من مشاور نداشتم از این نظر ضرر کردم.

رتبه ات را به کی تقدیم می کنی؟

رتبه ام را تقدیم می کنم به پدر و مادرم. خیلی برایم زحمت کشیدن و هرکاری بکنم زحمات آن ها را جبران نمی توانم بکنم. اگر زحمات پدر و مادرم و دعای ایشان نبود هیچ موفقتی در کل زندگی ام نمی توانستم کسب کنم.

از خانه تا به حال دور شده اید؟

بله. چون در مسابقات قرآنی خارج از استان زیاد می رفتم از خانواده دور شده ام.

شب کنکور چه حسی داشتی؟

خیلی عادی بودم. راحت خواب رفتم.

روز کنکور؟

آن هم همین طور خیلی راحت بودم. انگار می روم یک آزمون آزمایشی شرکت کنم و استرس خاصی نداشتم.

چرا؟

چون فکر می کردم من تلاش خود را کرده ام و تا جایی که می توانستم پشتکار به خرج داده ام و کاری از دست من دیگر بر نمی آید و همه چیز به دست خداست.

الگو خاصی در درس خواندن داشتید؟

وقتی به افرادی که به مدارج علمی رسیده بودند نگاه می کردم انگیزه ام بیشتر می شد. رتبه خیلی خوبی در سال های قبل در بین پسرهای رشته انسانی نداشتیم که بتوانم به عنوان مشاور از آنها استفاده کنم.

از طرف آموزش و پرورش تا به حال با شما تماس گرفته اند تا رتبه را به شما تبریک بگویند؟

خیر. هیچ تماسی با من گرفته نشده است. هیچ اقدامی نکرده اند.

این سوال را به این دلیل پرسیدیم که در هنگام مصاحبه با آقای اکبرزاده و اسلامی شاهد بودیم که رئیس آموزش و پرورش اردکان با آنها تماس گرفت و از ایشان تقدیر کرد.

سخن پایانی:

با وجود همه گلایه های که بوده است از مدیر، معاون و کادر مدرسه معارف تشکر می کنم. خیلی از کارها را انجام دادند. از معلمانم هم تشکر می کنم. بعضی از معلمانم واقعا دلسوز بودند. ذره ای از وقت کلاس را به پرت نمی گذاشتند. از پدر و مادر و برادرم تشکر می‌کنم آنها در این 12 سال پشتیبان من بوده اند. در حد توان امکانات را برای من فراهم کردند.

به کنکوری ها 94 هم می گویم که از کنکور نترسند. اگر از حالا عزم شان را جزم کنند بهترین رتبه را می توانند به دست آوردند.