Skip to Content


عدالت، اشرافیت و فاصله طبقاتی!


یادداشت: محمد زحمتکش چگونه است که می گوییم سرمایه گرایی، اشرافی‌گری و میل به مال‌اندوزی برای جامعه خسارت آفرین است؟ آیا به واقع میل به اشرافی‌گری موجب تقویت جامعه می شود؟ یا نه بالعکس موجب تضعیف بدنه جامعه می گردد؟ سرمایه گرایی، حب به مال و انباشت سرمایه در اکثر قریب به اتفاق انسان ها وجود دارد مگر انسان های با تقوای زیاد. از یک طرف توده جامعه نسبت به اشراف گرایان و مظاهر اشرافیگری نگاه خوب و مثبتی ندارند و از طرفی بعضی دیگر از افراد سعی می کنند خود را به اشراف و مال اندوزان نزدیک کنند. در این میان تلاش ها برای رقابت در انباشت سرمایه رو به فزونی می گراید و چشم و هم چشمی ها دامن خانواده ها را نیز آلوده کرده و در منجلاب فرو می برد و در این گیر و دار فرزندان نیز از نوجوان گرفته تا بزرگسالان گرفتار می شوند. ضمن اینکه همین رقابت ها موجب فاصله طبقاتی نیز گشته و جامعه به مرور با شتاب های متفاوت از عدالت دور می شود. شاید بگوییم خوب مگر چه ایرادی دارد که همه تلاش کنند تا در نهایت رفاه و آسایش زندگی کنند؟!  جواب ما این است که اولا در اینکه همه باید تلاش کنند تا زندگی خود را در حد متعارف بهبود بخشند حرفی نیست،ثانیا اینکه همه افراد واقعا از لحاظ امکانات و فرصت ها کاملا برابر نیستند،ثالثا بعضی افراد به راحتی از رانت های اطلاعاتی به نفع خود جهت انباشت سرمایه بهره می برند حال آنکه ضمن اینکه همه این فرصت را ندارند،سوء استفاده از رانت اطلاعاتی هم موجب تقویت یک عده و تضعیف عده ای دیگر می گردد و رابعا مگر همه دنیا به رفاه و آسایش هست؟ و اگر کسی به رفاه سطح بالا و اشرافیت و سرمایه انبوه نامتعارف رسید دیگر به همه چیز رسیده و عاقبت بخیر شده است؟  اشرافیگری و میل به آن، سرمایه گرایی و انباشت آن لبه پرتگاهی است که هم باید خود از آن پرهیز کرد و هم جامعه را باید نسبت آن هشدار داد.

یادداشت: محمد زحمتکش

چگونه است که می گوییم سرمایه گرایی، اشرافی‌گری و میل به مال‌اندوزی برای جامعه خسارت آفرین است؟ آیا به واقع میل به اشرافی‌گری موجب تقویت جامعه می شود؟ یا نه بالعکس موجب تضعیف بدنه جامعه می گردد؟

سرمایه گرایی، حب به مال و انباشت سرمایه در اکثر قریب به اتفاق انسان ها وجود دارد مگر انسان های با تقوای زیاد. از یک طرف توده جامعه نسبت به اشراف گرایان و مظاهر اشرافیگری نگاه خوب و مثبتی ندارند و از طرفی بعضی دیگر از افراد سعی می کنند خود را به اشراف و مال اندوزان نزدیک کنند. در این میان تلاش ها برای رقابت در انباشت سرمایه رو به فزونی می گراید و چشم و هم چشمی ها دامن خانواده ها را نیز آلوده کرده و در منجلاب فرو می برد و در این گیر و دار فرزندان نیز از نوجوان گرفته تا بزرگسالان گرفتار می شوند. ضمن اینکه همین رقابت ها موجب فاصله طبقاتی نیز گشته و جامعه به مرور با شتاب های متفاوت از عدالت دور می شود.
شاید بگوییم خوب مگر چه ایرادی دارد که همه تلاش کنند تا در نهایت رفاه و آسایش زندگی کنند؟!

 جواب ما این است که اولا در اینکه همه باید تلاش کنند تا زندگی خود را در حد متعارف بهبود بخشند حرفی نیست،ثانیا اینکه همه افراد واقعا از لحاظ امکانات و فرصت ها کاملا برابر نیستند،ثالثا بعضی افراد به راحتی از رانت های اطلاعاتی به نفع خود جهت انباشت سرمایه بهره می برند حال آنکه ضمن اینکه همه این فرصت را ندارند،سوء استفاده از رانت اطلاعاتی هم موجب تقویت یک عده و تضعیف عده ای دیگر می گردد و رابعا مگر همه دنیا به رفاه و آسایش هست؟ و اگر کسی به رفاه سطح بالا و اشرافیت و سرمایه انبوه نامتعارف رسید دیگر به همه چیز رسیده و عاقبت بخیر شده است؟

 اشرافیگری و میل به آن، سرمایه گرایی و انباشت آن لبه پرتگاهی است که هم باید خود از آن پرهیز کرد و هم جامعه را باید نسبت آن هشدار داد.




رای شما
میانگین (0 آرا)
The average rating is 0.0 stars out of 5.